
یک پژوهشگر در زمینه نقش گردشگری در توانمندسازی زنان روستایی معتقد است، گردشگری با گشودن درها به روی زنان، دری به سوی توسعه جامعه باز میکند.
سمیه امیری در گفتو گو با خبرنگار گردشگری ایسنا درباره نقش گردشگری در توانمندسازی زنان روستایی گفت: روستا به عنوان یک محیط تولیدی همواره نقش مهمی در اقتصاد کشور ایفا میکند و زنان روستایی با تشکیل نیمی از جمعیت روستایی، نقش مهمی در فعالیتهای تولیدی روستا دارند. تحقق توسعه پایدار بدون استفاده از تمامی ظرفیتهای بالقوه منابع انسانی ممکن نیست.
این مدرس دانشگاه تصریح میکند: زنان روستایی بخش مهمی از نیروی انسانی هستند، بیش از یک چهارم جمعیت کل جهان و حدود نیمی از جمعیت روستاهای ایران (49 درصد) را تشکیل میدهند و با وجود حضور فعال آنها در فعالیتهای تولیدی، متاسفانه در آمارهای رسمی، جزء جمعیت غیرفعال اقتصادی طبقه بندی شدهاند.
او ادامه میدهد: کار مولد اما پرداخت نشدهی زنان روستایی نقش مهمی در افزایش درآمد خانواده و کاهش هزینههای تولید و تشکیل سرمایه دارد و از همه مهمتر بیانگر سهم آنها در اقتصادی ملی کشور است، اما با این وجود از جمله محرومترین گروههای جامعه هستند که همواره به عنوان قشری آسیبپذیر در تلهای از دام محرومیت شامل بی قدرتی و فقر گرفتارند.
امیری با بیان اینکه یکی از دلایل فقر آنها، تحصیلات پایین است، توضیح میدهد: نرخ باسوادی زنان روستایی ایران، 62 درصد است. از سویی دیگر، از امکانات کمتری از لحاظ میزان سرمایه، اعتبار و قدرت برخوردارند. زنان 66 درصد از کارهای جهان را انجام میدهند و 50 درصد از غذا را تولید میکنند، اما فقط 10 درصد درآمد و یک درصد مالکیتها را دارند.
این پژوهشگر اضافه میکند: توسعه روستایی رهیافتی برای بهبود زندگی اجتماعی، اقتصادی روستاییان به ویژه فقرای روستایی است و در آن، بر تسری منافع به فقیرترین افراد جامعه روستایی تاکید میشود. توسعه روستایی به معنای توسعه کشاورزی نیست، بلکه طیف وسیعی از فعالیتها را شامل میشود.
او میافزاید: گردشگری روستایی میتواند راه حلی اساسی برای احیای نواحی روستایی محروم از طریق متنوع سازی منبع درآمد باشد. با ترویج گردشگری روستایی بخش مهمی از درآمدهای مناطق شهری در مناطق روستایی خرج میشود که همین امر منجر به باز توزیع درآمد در این مناطق خواهد شد. تنوعبخشی به اقتصاد روستایی موجب افزایش فرصتهای شغلی و به تبع آن، فرصتهای شغلی جدیدی برای زنان ایجاد میشود.
امیری تصریح میکند: مشاغل گردشگری روستایی اغلب به مهارتهای پیشرفتهای نیاز ندارند و افراد بومی محل با مهارت کم، میتوانند کارهای خدماتی، آماده کردن غذا، مغازههای خردهفروشی و کارهای مسافرتی را انجام دهند. از جمله ویژگی اقتصاد گردشگری در این نواحی، بنگاههای کوچک مقیاس و مبتنی بر نیروی کار خانواده و در نتیجه افزایش فرصتهایی برای استقلال اقتصادی زنان است.
این پژوهشگر میگوید: گردشگری به ویژه برای افرادی که در مناطق روستایی هستند، سطح تحصیلات پایینتر و گزینههای کمتری برای اشتغال دارند، فرصت اشتغال ایجاد میکند. زنان با اشتغال در بخش غیررسمی میتوانند همچنان به انجام مسئولیتهای خانهداری خود به دلیل ماهیت انعطافپذیر نوع کار ادامه دهند. انعطافپذیری کارهای گردشگری از جمله تولید صنایعدستی به زنان امکان میدهد که در کنار ادامه دادن نقشهای سنتی خود، استانداردهای زندگی خود را بهبود بخشند.
او با اشاره به اینکه اشتغال زنان میتواند اثرات قابل توجهی بر کاهش فقر در مناطق روستایی داشته باشد، تصریح میکند: خود اشتغالی در کسب و کارهای کوچک، حوزه مهمی برای دسترسی روستاییان محلی به بازار گردشگری از طریق بازکردن فروشگاههای کوچک سوغات و کارهای هنری است.
امیری اظهار میکند: کسب و کارهای کوچک مقیاس و خانوادگی نسبت به هتل و رستورانهای بزرگ و لوکس فرصت اشتغال بیشتر و متنوعتری برای زنان ایجاد میکنند؛ مثلا پذیرایی از یک مهمان در خانه در مقابل دریافت مبلغی پول، متناسب با تقسیم کار و مسئولیتهای از پیش تعریف شدهی خانوار است که به زنان امکان میدهد کنترل کسب وکاری را در دست داشته باشند که در ادامه وظایف خانهداری آنهاست. زنان میتوانند از توانایی کسب درآمد و کمک مالی به منابع خانوار همچنین از تعامل با دیدارکنندگان خارجی و سازمانهای بیرونی، اعتماد به نفس پیدا کنند و تا حدودی از انزوای اجتماعی خارج شوند.
این مدرس دانشگاه بیان میکند: توسعه گردشگری باید باعث افزایش استانداردهای زندگی افراد محلی، توسعه تسهیلات برای بازدیدکنندگان و گردشگران باشد. برآورده شدن نیازهای جامعه محلی، به مشارکت آنها در توسعه گردشگری نیاز دارد. توسعه و گردشگری پایدار بدون مشارکت فعال کسانی که تحت تاثیر آن هستند، محقق نمیشود. جامعه محلی اولین بخشی است که از گردشگری تاثیر میپذیرد.
امیری میگوید: مشارکت و حمایت آنها باعث افزایش مزایای اجتماعی اقتصادی گردشگری میشود و همچنین میتواند منجر به توزیع عادلانهتر مزایا و هزینههای گردشگری، افزایش آگاهی از اثرات گردشگری و افزایش انگیزهی جامعه محلی برای توسعه شود. اگر افرادی که تحت تاثیر گردشگری واقع میشوند، در برنامهریزی توسعه گنجانده نشوند، حتی برنامهریزی شدهترین برنامهها میتواند در مرحلهی اجرا توسط جامعه میزبان تغییر کند.